باز باران....؟باز باران باترانه/میخورد بر بام خانه یادم امد کربلارا دشت پر شور بلا راگردش یک ظهر غمگین گرم خونین لرزش طفلان نالانزیر تیغ و نیزه ها را با صدای گریه های کودکانه دراین صحرای سوزان می دود طفلی سه ساله پر زناله
دلشکسته پای تخته...باز باران قطره قطره
میچکد از چوب محمل اخ باران... کی بباری بر طن عطشان یاران تر کند از ان گلو را اخ باران.. اخ باران...
نظرات شما عزیزان:
برچسبها:
تاريخ : برچسب:, | 12:32 | نویسنده : rosha | نظر بدهید